مقدمه
کریستوفر آنتون ریا خواننده و گیتاریست راک و بلوز انگلیسی اهل میدلزبرو است. ریا که به خاطر نوازندگی گیتار اسلایدش معروف است، بیست و پنج آلبوم انفرادی ضبط کرده است که از این میان دو آلبوم در صدر جدول آلبوم های بریتانیا قرار گرفته اند. ریا که به عنوان “بازمانده نهایی راک” توصیف می شود، با توجه به بهبودی او پس از چندین دوره بیماری جدی، تا زمانی که سرانجام با تک آهنگ “جاده جهنم (قسمت 2)” در لیست 10 برتر بریتانیا قرار گرفت، یک ستاره بزرگ اروپایی بود. آلبوم جاده به جهنم (1989) و جانشین آن اوبرژ (1991) در صدر جدول آلبوم قرار گرفت. در اینجا ترجمه آهنگ The blue cafe از Chris Rea رو باهم میخوانیم. پس از گوش دادن به این ترانهی زیبا از دیگر آهنگهای انگلیش توسکا هم دیدن فرمایید.
گوش کنید!
ترجمه آهنگ The blue cafe از Chris Rea
My world is miles of endless roads
That leaves a trail of broken dreams
Where have you been
I hear you say
I will meet you at the Blue Cafe
Because, this is where the one who knows
Meets the one who doesn’t care
The cards of fate
The older shows
To the younger one, who dares to take
The chance of no return
دنیای من متشکل کیلومترها جادهی بی پایان است
که ردی از رویاهای شکسته باقی میگذارد
کجا بودی
می شنوم که میگویی
من تو را در کافه آبی ملاقات خواهم کرد
زیرا، این جایی است که کسی میداند
با کسی ملاقات می کند که اهمیتی نمیدهد
کارتهای سرنوشت
قدیمی ترنشان میدهد
به کوچکتر که جرأت می کند
شانس بی بازگشت را امتحان کند
? Where have you been
?Where are you going to
I want to know what is new
I want to go with you
? What have you seen
?What do you know that is new
? Where are you going to
Because I want to go with you
کجا بودای؟
به کجا میروی؟
می خواهم همه چیز را بدانم
می خواهم با تو بروم
چه دیده ای؟
چه می دانی که جدید است؟
به کجا میروی؟
چون میخواهم با تو بیایم
So, meet me down at the Blue Cafe
پس با من در کافه آبی ملاقات کنید
The cost is great, the price is high
Take all you know, and say goodbye
Your innocence, inexperience
Mean nothing now
هزینهاش زیاد و قیمتش بالاست
هر آنچه را که می دانی بردار و خداحافظی کن
بی گناهی و بی تجربگی تو
اکنون معنی ندارد
Because, this is where the one who knows
Meets the one that does not care
? Where have you been
I hear you say
I’ll meet you at the Blue Cafe
زیرا، این جا جایی است آن که می داند
با آن ملاقات می کند که اهمیتی نمی دهد
کجا بودهای؟
می شنوم که می گویی
من با تو در کافه آبی ملاقات خواهم کرد
So, meet me at the Blue Cafe
پس من را در کافه آبی ملاقات کن
0 Comments