مقدمه
بسیاری از اوقات پیش میآید که در مکالمات روزمره خود از وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده است صحبت کنیم. برای مثال، داستان یا خاطره و یا حتی مکالمهای که با فردی روز گذشته داشتهایم.
بدیهی است که برای بیان این مکالمات از زمان گذشته استفاده میشود. بنابراین میتوان گفت پس از زمان حال ساده، پرکاربردترین زمان، گذشته ساده است.
با یادگیری این دو به طور کامل، میتوانید بسیاری از نیازهای خود را در برقراری ارتباط رفع کنید:
توضیحات
همانطور که گفته شد، زمان گذشته ساده برای صحبت در مورد کارهایی استفاده میشود که در گذشته انجام شدهاند. در زبان انگلیسی ساختارهای مختلفی دربارهی زمان گذشته وجود دارند. مبحثی که در این مقاله به بررسی آن میپردازیم، سادهترین نوع آنها است. اینکه زمان گذشته دور باشد یا نزدیک تفاوتی ایجاد نمیکند.
گذشته ساده، اغلب با زمان انجام کار همراه میشود. بنابراین با قیود زمان مشخصی مورد استفاده قرار میگیرد.
قیود زمان گذشته ساده
ساختار جمله گذشته ساده
قبل از ساخت جمله گذشته ساده، باید بدانیم افعال به طور کلی به دو دسته با قاعده و بیقاعده تقسیم میشوند.
افعال باقاعده
افعال با قاعده، افعالی هستند که برای تبدیل شدن به گذشته از یک قانون کلی پیروی میکنند. در مورد این دسته ازافعال فقط کافی است به مصدر فعل نشانه ed– اضافه شود. برای مثال:
افعال بی قاعده
این افعال از قانون خاصی پیروی نمیکنند و برای این که به گذشته تبدیل شوند، شکل فعل به طور کلی تغییر میکند. برای مثال:
در ادامه این مطلب لیستی از افعال بیقاعده آمدهاست.
حالات سوالی و منفی گذشته ساده
جملات گذشته ساده مانند حال ساده برای تبدیل شدن به جملات منفی یا سوالی احتیاج به فعل کمکی دارند. فعل کمکی مورد استفاده در این زمان، did می باشد.
برای منفی کردن کافیست کلمه not به did اضافه شود. برای مثال:
I did not walk to school yesterday. (I didn’t walk to school yesterday.)
من دیروز به سمت مدرسه پیاده روی نکردم.
برای ساختن سوال نیز کلمه did را به ابتدای جمله اضافه میکنیم.
?Did she look nice in that dress
آیا او در آن لباس زیبا به نظر میرسید؟
تنها نکته این است که وقتی کلمه did در جمله وجود دارد، فعل از حالت گذشته خارج شده و حالت ساده آن مورد استفاده قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:زمان حال ساده (Simple present)
صرف یک فعل در زمان گذشته
?Did I play tennis | .I didn’t play tennis | .I played tennis |
?Did you play tennis | .You didn’t play tennis | .You played tennis |
?Did she play tennis | .She didn’t play tennis | .She played tennis |
?Did he play tennis | .He didn’t play tennis | .He played tennis |
?Did it open the door | .It didn’t open the door | .It opened the door |
?Did we play tennis | .We didn’t play tennis | .We played tennis |
?Did they play tennis | .They didn’t play tennis | .They played tennis |
لیست تعدادی از افعال بی قاعده
بودن | Was/ were | Be |
شدن | Became | Become |
شروع کردن | Began | Begin |
شرط بندی کردن | Bet | Bet |
فوت کردن | Blew | Blow |
شکستن | Broke | Break |
آوردن | Brought | Bring |
خریدن | Bought | Buy |
توانستن | Could | Can |
گرفتن | Caught | Catch |
انتخاب کردن | Chose | Choose |
آمدن | Came | Come |
بریدن | Cut | Cut |
کندن | Dug | Dig |
انجام دادن | Did | Do |
نقاشی کشیدن | Drew | Draw |
نوشیدن | Drank | Drink |
رانندگی کردن | Drove | Drive |
خوردن | Ate | Eat |
افتادن | Fell | Fall |
حس کردن | Felt | Feel |
جنگیدن | Fought | Fight |
پیدا کردن | Found | Find |
پرواز کردن | Flew | Fly |
فراموش کردن | Forgot | Forget |
گرفتن | Got | Get |
دادن | Gave | Give |
رفتن | Went | Go |
رشد کردن | Grew | Grow |
داشتن | Had | Have |
شنیدن | Heard | Hear |
پنهان کردن | Hid | Hide |
زدن | Hit | Hit |
گرفتن (نگه داشتن) | Held | Hold |
آسیب دیدن (یا زدن) | Hurt | Hurt |
نگه داشتن | Kept | Keep |
دانستن | Knew | Know |
هدایت کردن | Led | Lead |
یادگرفتن | Learnt | Learn |
ترک کردن | Left | Leave |
اجازه دادن (یا وِل کردن) | Let | Let |
قایم شدن (گم کردن) | Lost | Lose |
درست کردن | Made | Make |
ملاقات کردن | Met | Meet |
چیره شدن | Overcame | Overcome |
پرداخت کردن | Paid | Pay |
گذاشتن | Put | Put |
خواندن | Read | Read |
زنگ زدن | Rang | Ring |
دویدن | Ran | Run |
گفتن | Said | Say |
دیدن | Saw | See |
فروختن | Sold | Sell |
فرستادن | Sent | Send |
چیدن | Set | Set |
تکان دادن | Shook | Shake |
تابیدن | Shone | Shine |
بستن | Shut | Shut |
خواندن | Sang | Sing |
نشستن | Sat | Sit |
خوابیدن | Slept | Sleep |
بوییدن | Smelt | Smell |
صحبت کردن | Spoke | Speak |
خرج کردن | Spent | Spend |
ایستادن | Stood | Stand |
شنا کردن | Swam | Swim |
گرفتن | Took | Take |
درس دادن | Taught | Teach |
گفتن | Told | Tell |
فکر کردن | Thought | Think |
پرتاب کردن | Threw | Throw |
فهمیدن | Understood | Understand |
پوشیدن | Wore | Wear |
خیس شدن | Wet | Wet |
بردن | Won | Win |
نوشتن | Wrote | Write |
چقد خوب و روون توضیح دادید. ممنونم
خواهش می کنم.
سوالی داشتید در خدمتیم!
با سلام خدمت شما
ببخشید یه پیشنهادی داشتم جسارتا
اولا تشکر میکنم بابت سایت زیباتون از لحاظ طراحی و انتخاب فونت ها بگیر تا حس خوب و پر انرژی وطرح و رنگ و
…
خیلی خیلی خوب میشد که توی مثلا توضیحات زمان گذشته ساده
ساختارش رو قرار بدین استراکچرش رو که مثلا Sub+Past form of the Verb بعد براش دو سه تا مثال بزنید
خیلی کامل و بهتر میشه
ممنون ازتون بابت این سایت قشنگ
سلام. تشکر از اینکه نظر زیباتون رو با ما در میون گذاشتید. موردی که فرمودین در مورد بعضی از زمان هایی که توی سایت توضیحشون دادیم صدق میکنه و حتما این صفحات ویرایش میشن. برای بیشتر زمان ها اما استراکچر و مثال قرار داده شده. از اینکه وقت گذاشتید و در ارتقاء سایت به ما کمک کردید ممنونیم.