مقدمه
شاید تاکنون این سوال برای شما پیش آمده باشد که آیا یادگیری زبان دوم هیچ تاثیری روی مغز ما دارد یا نه. از آنجایی که زبان یک پدیدهی انتزاعی و غیرقابل لمس است، برخی از تاثیرات یادگیری زبان دوم ممکن است برای شخص ناشناخته باقی بمانند. عدم آگاهی نسبت به این تاثیرات هیچ عارضهی منفی ندارد اما آگاهی نسبت به این تاثیرات میتواند انگیزهی شخص را چند برابر کند. در این مقاله قصد داریم مهمترین اثرات مثبت دو زبانگی بر روی مغز را به شما معرفی کنیم تا درک بهتری از زبان و ارتباط آن با عملکرد مغز به دست بیاورید.
تغییرات مثبت در مغز
از جمله مباحثی که در علم زبانشناسی همواره مورد توجه بوده، میتوان به رابطهی مغز و زبان اشاره کرد. در زمینهی یادگیری زبان دوم و تاثیر آن بر روی مغز تحقیقات زیادی در دهههای اخیر صورت گرفته و یافتهها حاکی از تاثیرات شگرف زبان دوم بر روی مغز است. شاید یکی از جالبترین این یافته ها افزایش حجم و قطر مغز باشد که بارها به اثبات رسیده است. پروفسور جان گراندی در این زمینه میگوید” وقتی که زبان جدیدی یاد میگیرید، مغز شما سازماندهی جدیدی بخود میگیرد، شبکههای جدیدی ایجاد میکند و ظرفیت آن افزایش مییابد”. این پدیده بسیار حائز اهمین است چرا که تغییر میلیمتری درضخامت قسمتی ازمغز، کارایی آن قسمت را چند برابر میکند. نکتهی مهم در رابطه با تغییر ضخامت مغز این است که چنین تغییری در همان مراحل اولیهی یادگیری زبان اتفاق میافتد و افرادی که حتی برای چند ماه مطالعهی مداوم داشتهاند هم مغزشان تا حدی دُچار چنین تغییری شده و از اثرات مثبت این تغییر برخوردار خواهند شد.
ارتقاء سطح هوش
در مغز همهی ما چند قسمت بطور خاص به زبان مرتبط میشوند و اعمالی از قبیل صحبت کردن، خواندن، فهمیدن و… را کنترل میکنند. افراد دوزبانه بصورت ناخودآگاه از این قسمتها کار بیشتری میکشند و این امر زمینهی رشد بیشتر این قسمتها را فراهم میسازد. دقیقاً مانند ورزشکاری که با تمرین مکرر، ماهیچههایش را قوی و حجیم میکند. حال نکتهی مهم در مورد رشد قسمتهای مرتبط به زبان این است که رشد این قسمتها به ارتقاء سطح هوش آن شخص نیز کمک میکند. تحقیقات به عمل آمده در انگلستان بر روی 100 کودک 7-11 ساله که به دو زبان تسلط داشتند، نشان داد که ضریب هوشی این افراد نسبت به افرادی که تنها یک زبان بلد بودند، بالاتر بود. همچنین، مطالعات دیگر نشان میدهند که افراد دوزبانه نسبت به افراد یک زبانه عملکرد بهتری در زمینهی یادگیری، حل مساله و تفکر خلاقانه از خود نشان میدهند.
توانایی انجام چند کار بصورت همزمان
حتماً شما هم از اطرافیانتان شنیدهاید که در توصیف شخصی گفته باشند ” فلانی تک بُعدی است”. یک شخص تک بُعدی به هیچ وجه نمیتواند دو یا چند کار را همزمان انجام دهد. مثلاً اگر در حال چت کردن باشد و از او سوالی بپرسید مجبور است دست از چت کردن بکشد تا بتواند سوال شما را جواب دهد. شاید نتوان به صراحت گفت که تک بُعدی بودن یک نقص است اما میتوان قدرت انجام چند کار بصورت همزمان را یک مزیت دانست، چرا که در مشاغل زیادی جزو بایدهاست. مشاغلی نظیر جراحی، خلبانی، رهبری اُرکستر، و حتی آشپزی نیازمند چنین توانایی هستند. دلایل متعددی برای تک بُعدی و چند بُعدی بودن افراد وجود دارد. اما نکتهی مهمی که به بحث ما مربوط میشود است که افراد دوزبانه عموماً افرادی چند بُعدی هستند.
سالهاست که محقیقن در پی پاسخ دادن به این سوال هستند که آیا یک شخص دوزبانه دو سیستم زبانی در مغز خود دارد یا یک سیستم. بسیاری عقیده دارند که یک شخص دوزبانه در مغز خود دو سیستم زبانی جداگانه دارد. عدهایی دیگر بر این باورند که یک شخص دوزبانه تنها یک سیستم زبانی در مغز خود دارد اما همان سیستم دو بخش جدا برای هر یک از زبانها دارد. اما طرفداران هر یک از این دو دیدگاه بر سر این موضوع توافق دارند که مغز یک شخص دوزبانه بطور مداوم در حال کنترل و کارکشیدن از هر دوسیستم یا دوبخش است. برای مثال، شخصی را در نظر بگیرید که تسلط کافی بر دوزبان انگلیسی و فارسی دارد، اگر این شخص در حال خواندن یک رمان فارسی باشد، آن قسمت از مغزش که مرتبط با زبان انگلیسی است هم فعالیت دارد. اهمیت این موضوع آنجا مشخص میشود که از شخص بخواهند چند کار را بصورت همزمان انجام دهد. بطور متوسط افراد دوزبانه بنا به دلیلی که ذکر شد (فعالیت مداوم هر دوسیستم یا بخش زبانی) بخوبی از پس انجام چند کار بصورت همزمان برمیآیند. این امر باعث میشود که کارهایشان را سریعتر و با تسلط بیشتری انجام دهند و در شرایط اضطراری عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
جلوگیری از بیماریهای ذهنی
همانطور که ذکر شد، یادگیری زبان دوم فعالیت بیشتر مغز و در نتیجه رشد برخی از قسمتهای آن را به دنبال دارد. این امر در سنین پیری تاثیر قابل توجهی برروی حافظهی شخص داشته و از بروز بعضی از بیماریهای ذهنی جلوگیری میکند. در مطالعهایی که پژوهشگران دانشگاه ادینبرگ در سال 2013 برروی 391 بیمار مبتلا به جنون یا همان زوال عقل انجام دادند، مشخص شد که افراد دو زبانه بطور میانگین چهار سال و نیم دیرتر نسبت به افردا یک زبانه به این به این بیماری دُچار میشوند. دوزبانگی همچنین تاثیر مثبتی بر به تعویق انداختن آلزامیر دارد. همچنین، در مقایسهایی که بین افراد دوزبانه و یک زبانهایی که دُچار سکتهی مغزی شده بودند انجام شد، مشخص شد که مغز افراد دوزبانه آسیب کمتری دیده و بسیار سریعتر از افراد یک زبانه بهبود مییابد.
در پایان ذکر این نکته لازم است که برخورداری از مزایای زبان دوم محدود به ردهی سنی خواصی نبوده و هر شخص در هر سنی که باشد می تواند با مطالعهی یک زبان دیگر از مزایای ذکر شدهی آن بهرهمند شود.
0 Comments