مقدمه
فرض کنید که شما برای گذراندن تعطیلات خود به یکی از کشورهای انگلیسی زبان سفر و یا مهاجرت کردهاید. برای راحتی در عبور و مرور بهتر است نکات زیادی مانند صحبت در مورد شهر، واژگان مورد استفاده در شهر و همینطور نحوه آدرس دادن یا آدرس پرسیدن را بدانید. همانطور که میدانید، آدرس پرسیدن یا آدرس دادن حتی در زبان فارسی هم برای بسیاری مشکلساز است. حال تصور کنید که چقدر این مسئله در زبان انگلیسی مهمتر است. به همین دلیل، ما یک درس کامل را به آن اختصاص داده ایم تا به راحتی مشکل خود را در این زمینه حل کنید.
توضیحات
اما آدرس دادن به زبان انگلیسی بسیار سادهتر از چیزی است که شما فکرش را بکنید. ما برای شما مکالمههایی طراحی کردهایم و در آنها موقعیتهایی که نیاز به آدرس دادن دارند را شبیه سازی کردهایم. اما اول از همه این عبارات را باید یاد بگیرید.
مستقیم برو | Go straight on/Go straight ahead |
برگرد | Turn back/Go back |
به سمت راست برو/بپیچ | Turn right |
به سمت چپ برو/ بپیچ | Turn left |
برو بالا | Go up |
برو پایین | Go down |
حالا به مثالهای زیر دقت کنید تا راحتتر معانی آنها را درک کنید.
- برای رفتن به ورزشگاه باید مستقیم بروی.
.In order to get to the stadium, go straight ahead
- برگرد به شرکت.
.Go back to the company
- انتهای خیابان برو به سمت راست.
.Turn right at the end of the street
- انتهای خیابان برو به سمت چپ.
.Turn left at the end of the street
- برای دیدن مدیر برو بالا.
.Go up to see the manager
- اتاق مدیر طبقه پایین است. برو پایین.
!Manager’s room is downstairs. Go down
بین | Between |
کنار/بفل | Next to |
پشت | Behind |
رو به رو | In front of |
نزدیک | Near |
دور | Far |
نبش | On the corner |
سمت چپ | On the left |
سمت راست | On the right |
- خانه من بین یک پارک و بانک است.
.My house is between a park and a bank
- محل کار من کنار موزه است.
.My office is next to the museum
- ماشین من پشت مسجد است.
.My car is behind the mosque
- رو به روی خانه من یک مدرسه وجود دارد.
.There is a school in front of my house
- من همین نزدیکیها زندگی میکنم.
.I live near here
- تو از اینجا خیلی دوری.
.You are really far from here
- یک بیمارستان در آن نبش است.
.There is a hospital on the corner
- سمت چپ تو منظره قشنگی دارد.
.There is a great view on the left
- من وسایلم را سمت راست ماشین گذاشتم.
.I put my things on the right in the car
اینها پرکاربردترین عبارات در زبان انگلیسی برای آدرس دادن یا آدرس گرفتن هستند. حال بهتر است آنها را در یک مکامله به کار ببریم.
در این مکالمه شما یک توریست هستید که میخواهید در یک هتل ساکن شوید.
- شما: این همان هتل است. باید بروم داخل.
.You: This is the hotel. I should go inside
- پذیرش: سلام، چطوری میتوانم کمکتان کنم؟
?Reception: Hi, how may I help you
- شما: من یک اتاق میخواهم.
.You: I want to have a room
- پذیرش: بله، آیا از قبل رزرو کردیدهاید؟
?Reception: Sure, do you have a reservation
- شما: بله، یک اتاق تک نفره رزرو کردم.
.You: Yes, I booked a single room
- پذیرش: میتونم کارت شناسایی شما رو ببینم؟
?Reception: May I see your ID card, please
- شما: بله، بفرمایید.
.You: Yes, here you go
- پذیرش: این کلید اتاق شماست. اتاق شما در طبقه دوم است.
.Reception: Here is your key. Your room is on the second floor
- پذیرش: سوار آسانسور در سمت چپ شوید. وقتی از آسانسور پیاده شدید، به سمت چپ بروید. اتاق شما در انتهای سالن سمت راست است.
.Reception: Take the lift on the left. When you get off the lift, turn left. Your room is at the end of the corridor, on the right side
اکنون شما میخواهید به داروخانه بروید، اما نمیدانید که داروخانه در کجا قرار دارد. برای پرسیدن موقعیت یک مکان از دیگر افراد بهتر است از این سوال استفاده کنیم.
?Excuse me, is there a pharmacy around here
ببخشید، آیا این اطراف داروخانهای وجود دارد؟
عبارت around here به معنای “این اطراف” است. به مکالمه زیر دقت کنید:
- شما: ببخشید، آیا این اطراف داروخانهای وجود دارد؟
?You: Excuse me, is there a pharmacy around here
- رهگذر: بله. اول به سمت راست و بعد مستقیم بروید. داروخانه بغل نانوایی است.
.Pedestrian: Yes, turn right and go straight ahead. The pharmacy is next to the bakery
همانطور که خواندید، ما در آدرس دادن از عبارتهای …turn right/left, go straight, next to بسیار استفاده میکنیم. در ادامه با عبارات بیشتری آشنا خواهیم شد.
هر توریستی ممکن است که پول نقدش تمام شود و بخواهد که از دستگاههای خودپرداز وجهی را برداشت کند. اما چگونه باید آدرس دقیق ATM یا دستگاه خودپرداز را بپرسد؟
همانطور که قبلا گفتیم برای پرسیدن آدرس یا خطاب قرار دادن هر شخصی که شما او را نمیشناسید، بهتر است از عبارت “ببخشید” یا “Excuse me” استفاده شود.
- ببخشید، این اطراف دستگاه خودپردازی هست؟
?Excuse me, is there an ATM around here
- بله، یک ATM به اندازه پنج دقیقه پیاده روی از اینجا قرار دارد.
.Yes, there is one about 5 minutes walk from here
- مستقیم برید، از خیابان رد شوید، مغازه شیرینی فروشی را رد کنید.
.Go straight ahead, cross the street, pass the sweet shop
- یک پارک میبینید، کنار آن پارک یک دستگاه خودپرداز قرار دارد.
.You will see a park, there is an ATM next to the park
در این بخش با عبارات cross و pass آشنا شدیم. Cross به معنای رد شدن از خیابان است. از pass نیز برای رد شدن از موقعیتها و مکانهای مختلف استفاده میکنیم. در بخش بعدی به صورت یک مکامله انفرادی عبارات گفته شده را استفاده خواهیم کرد.
نمونه
I live in Tehran. Tehran is a little bit crowded, but I love this city. My house is next to a school. When children go inside the school, I get a headache because they are too noisy. I have a solution for this problem. I usually go to the pharmacy and buy some pills to help me with my headache. To get to the pharmacy, I go down the street and turn left when I see the sweet shop because the sweet shop is in front of the pharmacy.
من در تهران زندگی میکنم. تهران کمی شلوغ است، ولی من عاشق این شهر هستم. خانه من کنار یک مدرسه است. وقتی که بچهها وارد مدرسه میشوند، من سردرد میگیرم چون آنها خیلی پرسر و صدا هستند. من برای این مشکل یک راه حل دارم. من معمولا به داروخانه میروم و برای سردردم قرص میگیرم. برای رفتن به داروخانه، من باید خیابان را به سمت پایین بروم و وقتی که مفازه شیرینی فروشی را ببینم به سمت چپ میروم چون شیرینی فروشی رو به روی داروخانه است..
There is a cinema around my house but it is a little far. I usually take a taxi to go there. When the taxi arrives, I go down the stairs to get in the car. The taxi goes straight to reach the intersection. We cross the street and after that, I get off the car because the cinema is between two taxi stations and I should have a short walk.
اطراف منزل من یک سینما وجود دارد که کمی دور است. معمولا برای رفتن به آنجا سوار تاکسی میشوم. وقتی تاکسی میرسد، من از پلهها پایین رفته و سوار ماشین میشوم. تاکسی تا وقتی که به چهارراه برسد، مستقیم حرکت میکند. ما از خیابان رد میشویم و سپس من از ماشین پیاده میشوم چون سینما بین دو ایستگاه تاکسی است و من مجبورم که کمی پیاده روی کنم.
گوش کنید!
لیست لغات
داخل | “the inner side or surface of something.” (noun) | Inside |
کنار | “in or into a position immediately to one side of; beside.” (preposition) | Next to |
پایین | “from a higher to a lower point of (something).” (preposition) | Down |
چپ | “on or to the left side.” (adverb) | Left |
راست | “the right-hand part, side, or direction” (adverb) | Right |
رو به رو | “in a position just ahead or at the front part of someone or something else. (preposition) | In front of |
اطراف | “on every side of.” (preposition) | Around |
دور | “at, to, or by a great distance (used to indicate the extent to which one thing is distant from another).” (adverb) | Far |
مستقیم | “extending or moving uniformly in one direction only; without a curve or bend.” (adjective) | Straight |
رد شدن | “go or extend across or to the other side of (an area, stretch of water, etc.).” (verb) | Cross |
بین | “at, into, or across the space separating (two objects or regions).” (preposition) | Between |
.Definitions are taken from lexico.com
0 Comments